به گزارش گل کوچیک استقلال و پرسپولیس پس از سال ها در جنگ قهرمانی برابر همدیگر قرار گرفتند. چه در لیگ و چه در جام حذفی که احتمالا با صعود در فینال شاهد دربی خواهیم بود. تیمی نظم گراست،استقلال بیشتر از هرچیزی تأکید فراوان دارد که در هیچ لحظهای حتی روز بدش ساختار و نظم تیمی را از دست ندهد،اکثر بردهای یک هیچ استقلال بخاطر این است که برخلاف جریان سنتی تیمهای سرخآبی که وقتی به حریفی گل نمی زدند اسیر هیجان و بازی احساسی و ارسالهای مداوم می شدند و حریف را به عقب می بردند،عمل می کند و در واقع صبورانه سعی میکند از حملات پر دامنه پرهیز کند،آن چیزی که برخی به آن می گویند فوتبال محافظه کارانه در واقع پایبندی بهنظم است.
تراکم استقلال در بازی از عقب زمین تا عدم مشارکت سانتربکهایش در ساخت بازی و اورلپها انرژی کافی برای بازی دفاعی به آنها می دهد.پس مدیریت انرژی در عقب زمین استقلال باعث ایجاد نظم می شود.استراتژی انرژی یک مقوله بسیار ظریف در فوتبال است.
از طرف دیگر پرسپولیس تیمیاست که برنامه مشخص و تاکتیکهای تأکیدی دارد،پلنهای هجومی تفکیک شدهاند،وظایف مشخص است،کانالها و مسیرهای حرکتی مشخص است اما آنچه پرسپولیس را خنثی می کند نوسان شدید نوک پیکان است.
شما نمی توانید در یک نبرد با کمان استاندارد و تیر با بدنه فلزی ولی سر پنبهایهدف را بکُشید،آنچه پرسپولیس را در لحظه فینیشینگ عقیم می کند نوک پنبهای پیکان است.پرسپولیس تیم متنوعتری از استقلال است اما منظمتر نیست،استقلال تیم با حوصلهتری از پرسپولیس است اما پرسپولیس همچنان در ستون فقراتش فقدان توالی را دارد.آنچه استقلال را دچار بازی منفعلانه می کند دراین فصل فقدان ۲ چیز است:عدم تنوع خصوصیات حملهای بازیکنان،جنس بازیکنان خط حمله استقلال مشابهت دارد و در فرم فیزیکی هم فاز قدرت و انرژی چربش دارد به سایر سیستمهای مولد حمله،ارسال کنندههای بی کیفیت در زمان زندهی بازی.وینگبکهای استقلال خصوصیت اصلیشان بازی ترکیبی و تکضرب است تاارسالهای زودهنگام و دیر هنگام و این برای تیمی با بازی وینگبک مشخصا ایراد است.
اما پرسپولیس جز ایراد در فاز فینیشینگ از فقدان هافبک رهبر رنج میبرد.اگر در این چندساله نگاه کنیم،محسن مسلمان و احمد نور همواره هدایت حمله و پشتیبانی حمله را عهده دار بودهاند که در این فصل با یک باگ مواجههایم.
هافبکهای رهبر به غیر از تنظیم بازی در ارسال پاسهای نمرهدار و اصل حمایت و ایجاد ریتم نقش به سزایی دارند،این بازیکنان در لحظات حیاتی بازی اصولا نقش محوری را بازی می کنند،بحث بر سر عدم جانشینی احمدنور نیست،بحث بر سر نیاز روش بازی پرسپولیس به وجود چنین بازیکنیست.وقتی شما می خواهید مرتب در کنار برتری عددی ایجاد کنید،فاز انتقال را با ۵ نفر شکل دهید،سیستم بر پایه فولبک و گوشها را تحمیل کنید،برای این تحمیلها به هافبک رهبر نیازمند هستید.
آنچه در پایان باید گفت این است که استقلال منظم تیم بهتری اگر نباشد نسبت به روش بازی سپاهان یا پرسپولیس یا گلگهر تیمی کاملتر تراست.ثبات و نظم استقلال بر فرمهای تاکتیکی و سیال سپاهان و بازی مدرن گلگهر و بازی تولید و مولدی پرسپولیس می چربد.